رییس دفتر عقیدتی فرمانده کل قوا: شرکت در انتخابات هم حق و هم تکلیف است
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۰۵۵۸۷
به گزارش خبرگزاری فارس استان بوشهر، حجتالاسلام علی سعیدی رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا پیش از ظهر امروز با حضور در مصلی بوشهر در مراسم ۹ دی، اظهار داشت: ما در طول تاریخ با فتنههای متعدد و مختلفی مواجه بودهایم و این فتنهها نقاط مشترکی با هم دارند.
وی با بیان اینکه فتنهها نیز مانند جنگها، سخت و نرم دارند، افزود: فتنههای سخت همراه با درگیری و اغتشاش و فتنههای نرم بهدنبال اندیشهها و نگرشهاست؛ مقدمه فتنه سخت، فتنه نرم است همانگونه که در فتنه ۸۸ از هشتماه قبل آرامآرام مقدماتی چیدند و زمینهساز فتنه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مقام مسؤول با بیان اینکه ما در دوران تاریخ و در عصر انبیا نیز فتنههای زیادی داشتهایم، عنوان کرد: ما باید با جمعبندی از تاریخ عبرتهایی بگیریم که ما را واکسینه کند و یکی از اولین عبرتها، جایگاه مثبت و منفی خواص در فتنههاست.
سعیدی با تأکید بر اینکه مردم باید به این دو نقش توجه کنند تا مبادا در دام خواص بیبصیرت بیفتند، بیان کرد: عملکرد خواص شامل عوامل مباشر یعنی دستاندرکاران، طراحان و مجریان اصلی فتنه، عوامل راضی، ساکت و پشتیبان و آخرین مورد مجاهدین در جهت مقابله با فتنه با پیروی از محور حق یعنی رهبری است.
رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا با بیان اینکه «وای بر خواصی که بین دو جبهه، نفهمد حق و باطل کجاست» به نقش افشاگری حضرت فاطمه زهرا(س) در فتنههای آن دوران اشاره کرد و ابراز داشت: یکی از بزرگترین امتیازات این انقلاب حضور زنان است، آنها جهادگرانی هستند که اجر و مزدشان از کسانی که در هشتسال دفاعمقدس جنگیدند کمتر نیست، بنابراین عملکرد خواص را جلوی خود بگذارید و راه صدیقه اطهر را پیش بگیرید.
سعیدی با اشاره به اینکه چند لایه بودن فتنه از دیگر ویژگیها و عبرتهاست، گفت: یک فتنه شامل لایه پنهانِ پنهان، لایه نیمهپنهان، لایه روی صحنه و لایه کف خیابان است و فتنه ٨٨ نیز از این دست بود.
وی پیچیدگی را یکی دیگر از عبرتهای فتنهها عنوان کرد و گفت: هنر مردان و زنان خدا این است وقتی که همه چیز غبارآلوده است بفهمند، ما نمیتوانیم بیطرف باشیم و هرکه با ما نیست چه سکوت کند و چه راضی باشد علیه ماست.
سعیدی اضافه کرد: قابل تکرار بودن فتنهها از مهمترین عبرتهاست و در هر زمان ممکن است خواص دچار این خطا شوند.
رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا با بیان اینکه حق حاکمیت با خدا و قدرت حاکمیت با مردم است، اظهار کرد: مردم ایران باید بدانند دنیا در حال جابجایی قدرت است و نقش ما بسیار مهم بوده و تکتک رأی شما برای این کار موثر است.
سعیدی ادامه داد: بدانید ایران در این معادلات نقش دارد و حضور مردم تعیینکننده است، شرکت در انتخابات هم حق و هم یک تکلیف است و همه چیز موقع امتحان مشخص میشود.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ۹ دی حجت الاسلام علی سعیدی فرمانده کل قوا دفتر عقیدتی فتنه ها عبرت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۰۵۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه عبرت آموز یک دزد!
روزی که اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم و با غرور خاصی نزد دوستانم به آن پک می زدم هیچ گاه باورم نمی شد که روزی برای تامین هزینه های اعتیادم به اموال مردم دستبرد بزنم اما ...
به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات سارق حرفه ای قطعات و محتویات خودروهای مردم در حاشیه خیابان هاست که با تلاش شبانه روزی نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد به چنگ قانون افتاد. او که مدعی بود سرگذشت عبرت آموزی دارد درباره قصه تلخ زندگی خود به مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری گفت:پدرم به دلیل ابتلا به بیماری های ریوی و قلبی در سن 40 سالگی از دنیا رفت و این گونه مادرم سرپرستی خانواده را به عهده گرفت.
او جوانی اش را گذاشت و همه سختی ها وتلخکامی ها را به جان خرید تا ما آینده را در خوشبختی تجربه کنیم. خلاصه او با کارگری و خیاطی هر3 خواهرم را به دانشگاه فرستاد و آن ها اکنون ازدواج کرده اند و در ادارات دولتی استخدام شده اند اما من مسیر خلافکاری را در پیش گرفتم و بدبختی هایم را به تماشا نشستم.
آن روزها زمانی که 7 سال بیشتر نداشتم در شهرستان تربت جام به مدرسه رفتم. با آن که چندان علاقه ای به تحصیل نداشتم اما به هر طریقی بود تا مقطع دبیرستان درس خواندم. خلاصه 17 ساله بودم که روزی با ترغیب و تشویق دوستانم،اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم چراکه غرورم اجازه نمی داد در برابر آن ها کم بیاورم به همین دلیل سعی می کردم پک های عمیقی به سیگار بزنم که با تشویق و جلب توجه آن ها روبه رو شوم . در همین شرایط خیلی زود پای بساط شیره و تریاک هم نشستم و دورهمی های لذت بخش دوستانه ام آغاز شد .
چنان در عالم هپروت سیر می کردم که هیچ گاه به ذهنم نمی رسید این لذت های زودگذر فرجامی وحشتناک دارد. آن روزها فقط همین غرورهای جوانی و تعریف و تمجیدهای دیگران را می دیدم و مدام در پارتی ها و شب نشینی ها شرکت می کردم. نصیحت های مادرم نیز فایده ای نداشت چراکه من هم مانند همه معتادان که مصرف تفریحی را شروع می کنند، خودم را فریب می دادم که من مانند دیگران نیستم و هر روزی که اراده کنم دیگر مصرف نمی کنم.
حتی گاهی برای چند روز نزد دوستانم نمی رفتم تا چنین وانمود کنم که من اراده ای قوی دارم و آلوده مواد افیونی نمی شوم. مادرم از رفتارهای من زجر می کشید و گریه می کرد اما من هیچ توجهی به اطرافم نداشتم تا این که بالاخره باورم شد دیگر معتاد شده ام .
چند بار مادرم با سختی های بسیار مرا در مراکز ترک اعتیاد بستری کرد اما فایده ای نداشت تا این که به خودم آمدم و با کمک یکی از دوستانم که مرا راهنمایی می کرد چند سال از چنگ مواد مخدر گریختم و در سن 30 سالگی به توصیه مادرم ازدواج کردم تا شاید مسیر درست زندگی را بیابم اما بعد از ازدواج دوباره دوستان هم بساطی ام به سراغم آمدند و با وسوسه های لذت آنی و تعریف و تمجیدهای آنان از پک های عمیق سیگار و مصرف زیاد مواد مخدر ،باز هم به منجلاب مواد افیونی افتادم ولی این بار شیوه ای خطرناک را در پیش گرفتم و مصرف هروئین را شروع کردم . حالا همسرم زجر می کشید و با اشک هایش تلاش می کرد تا مرا از بیراهه هولناک بازدارد.
چند بار دیگر در مراکز ترک اعتیاد بستری شدم ولی چون در زمینه پوشاک فعالیت داشتم و با افزایش قیمت ها در بازار به وضعیت خوبی رسیده بودم هنوز توان خرید هروئین را داشتم اما دیگر نمی توانستم به خاطر خماری های مواد مخدر صنعتی در محل کارم بمانم به گونه ای که مجبور شدم مغازه ام را تعطیل کنم.
در این شرایط پس انداز هایم نیز به پایان رسید و خانواده ام برای نان شب محتاج شدند. همه دوستانم از من فرار می کردند چراکه دیگر پولی نداشتم مانند گذشته مقدار زیادی شیره و تریاک را پای بساط آن ها بگذارم وباید از هروئین های آنان مصرف می کردم. این گونه بود که با ترس و لرز برای اولین بار از یک خودرو در حاشیه خیابان سرقت کردم و با فروش باتری و ضبط و پخش آن هزینه های یک روز اعتیادم تامین شد ولی می ترسیدم آشنایان و بستگانم مرا درحال سرقت مشاهده کنند و آبروریزی شود این بود که تصمیم گرفتم به مشهد بیایم و سرقت هایم را در این شهر ادامه بدهم .
بارها در مناطق مختلف شهر مشهد به خودروهای شهروندان دستبرد زدم و با فروش اموال سرقتی هزینه های اعتیادم را تامین کردم تا این که شب گذشته هنگام عبور از بولوار ابوطالب چشمم به پرایدی افتاد که به راحتی می توانستم به آن دستبرد بزنم چراکه هیچ گونه امکانات امنیتی و ضد سرقت نداشت اما هنوز مشغول بازکردن در خودرو بودم که ناگهان خودم را در محاصره افسران گشت کلانتری شفا دیدم و آن ها در حالی مرا دستگیر کردند که چندین بسته حاوی هروئین نیز به همراه داشتم . حالا بسیار پشیمانم و می دانم آینده ام را نابود کرده ام اما ای کاش ...
با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) تحقیقات گسترده افسران کارآزموده دایره تجسس برای ریشه یابی سرقت های دیگر این جوان وارد مرحله جدیدی شد تا شهروندانی که اموال آن ها توسط این سارق جوان به یغما رفته است شناسایی شوند .